۱۳۹۱ بهمن ۲, دوشنبه

امروز روزدوشنبه دریک حمله انتحاری درچوک دهمزنگ کابل ازطرف شورشیان طالب که در دو موتر صرف جابجا شده بودن که یک موتر پیش از رسیدن به تعمیر ریاست ترافیک منفجرشدن ومهاجمان  درموتربعدی توانستند که به داخل ساختمان راه یابند که ازساعت پینج بجه صبح جنگ شروع وتا نزدیگ به ظهر ادامه داشتند که درنتیجه چهارنفر غیرنظامی با یک نفراز ریاست ترافیک شهید شدند. وازشورشیان که شش نفربودند دونفرخودرا انفجار ، دونفرکشته ودونفرآن دستگیرشدند.

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۴, پنجشنبه

تحصیلات ابتدایی
عبدالعلی در نوجوانی، پر شور و دلير بود. وقتی در مدرسه ی چهارکینت درس می خواند، به انتقاد از بی کفايتی مسولين مدرسه پرداخت و در يک مورد خواستار تقسيم گندم مدرسه ميان طلاب فقير شد. وقتی مسولين به اعتراضات او و طلاب توجه نکردند، عبدالعلی با جمعی از دوستانش قفل انبار مدرسه را شکستند و به دست خود گندم را ميان طلاب فقير توزيع کردند.
رهبر شهيد هنوز بيست ساله نشده بود که با چهره های مبارز زمانش آشنا شد. در همين سنين است که با شهيد اسماعيل بلخی از نزديک آشنا می شود و بلخی، عبدالعلی جوان را تشويق به تداوم تحصيل و خدمت عسکری می کند. در سال
۱۳۴۸ هجری شمسی رهبر شهيد به خدمت عسکری می رود و دوران عسکری را در کابل، خوست و گرديز سپری می کند. در ضمن خدمت، درسش را نيز نزد يک مولوی سنی مذهب افغان ادامه می دهد.
خدمت سربازی برای مزاری بسيار آموزنده بود. از يکسو به او کمک شد که با محروميت هزاره های ديگر مناطق افغانستان آشنايی بيشتر پيدا کند و از سوی ديگر محروميت اقوام غير هزاره کشور را نيز از نزديک مشاهده نمايد. علاوه بر اين، بيش از پيش با ساختار پر از فساد و تبعيض دولت حاکم آشنا گشت
ادامه تحصیلات در خارج
عبدالعلی با ختم خدمت سربازی مدت کوتاهی در افغانستان می ماند. بعد چون بسياری های ديگر برای ادامه ی تحصيلاتش به ايران می رود. در سال 1350 هجری شمسی قم را به عنوان محل تحصيلش انتخاب می کند. اين سالها در ايران اوج مبارزات ضد شاهنشاهی است. مبارزات ضد سلطنتی مردم ايران و فضای سياسی و فکری آن روز حوزه علميه قم، مزاری را بيشتر از گذشته به فعاليت های سياسی و جريان های انقلابی علاقمند می سازد. نظام فرسوده ی شاهی افغانستان بدتر از شاهنشاهی ايران غرق فساد بود. او افغانستان و محروميت ها را ديده بود. با حلقات مبارزان شيعه و هزاره افغانستان ارتباط و دوستی نزديک داشت. بنابرين مزاری در مدت کوتاهی با رهبران انقلاب ايران آشنا شد. سفری به نجف رفت و با آيت الله خمينی از نزديک ديدار کرد. بعد از سفر نخستش چندين بار ديگر نيز به نجف رفت و آمد نمود.
سال های اقامت مزاری در ايران، عراق، سوريه، پاکستان و ترکيه پر از شور و تلاش بود. رهبر شهيد در کنار فعاليت های سياسی و همکاری و همفکری با شخصيت های رده اول انقلاب، در سال 1355 موفق شد تا درس سطوح حوزه را به پايان برساند.

۱۳۹۰ اسفند ۲۲, دوشنبه

درچشمان ابی مزاری

مزاري، رستاخيزِ جاودانِ عدالت است و ساليادش صحراي محشرِي كه ما را به دادگاه تاريخ فرا مي‌خواند؛ براي عدالت‌خواهانِ افغانستان، روزهاي پاياني سال، روزهاي تجديد ميثاق با خونِ مزاري است و مردم ما در سراسرِ جهان صدايِ عدالت‌خواهانة مزاري و شهداي مقاومتِ غرب كابل را فرياد مي‌كشند. به رغم برخي حاشيه‌ها، فرصت‌طلبي‌ها، سوء استفاده‌ها و نگاه‌هاي سياسي‌ـ‌‌ابزاري كه در جهانِ انساني رايج و معمول و حتي اجتناب‌ناپذير است، در اين امر نمي‌توان ترديد كرد كه اكنون مزاري به ”خواستِ‌عمومي“ و تنها صدايي ”اعتراضي“، ”انتقادي“ و ”اشتراكيِ“ بدل شده كه با او مي‌توان وضعيتِ غيرعادلانة موجود را نقد كرد، حتي كساني چون ”احمدضيا مسعود“ و ”يونس‌قانوني“ و ”عبدالرسول‌سياف“ و... كه ديروز دشمنانِ سرسخت و كينه‌توز مزاري بودند اكنون نا گزيرند در پيشگاه تاريخ در برابر عظمت و پاكي مزاري اعتراف نموده و از او به عنوان يگانه ”شهيدِ راه عدالت“ ياد نمايند. امسال تقريبا در تمامي قاره‏ه هاي زمين مردم ما سالياد شهيد مزاري را گرامي داشتند، از افغانستان و ايران و پاكستان تا اروپا و آمريكا و استراليا، هركسي به اندازة توان خويش تلاش كرد با پيشواي ”جنبشِ عدالت‏خواهيِ افغانستان“ تجديد عهد نموده و ”آرا“ و افكار و آرمانِ عدالت‏خواهانة مزاري را بسط و گسترش دهند. براساسِ گزارشِ تصويريِ كه ”رضا كاتب“ از مراسم كابل تهيه كرده است، نوجوانان براي پاسداشتِ عدالت ”سرود “ خواندند. همچنين طبق اين گزارش يكي از معلولينِ دوران مقاومتِ غرب كابل پس از سيزده‌سال رنج جسمي و روحي، احساسش را نسبت به مزاري اين گونه بيان مي‌كند: «پاهايم را در جنگ‌هاي غرب كابل از دست دادم. اما اگر دو پاي ديگر هم مي‌داشتم، باز هم آن‌ها را به ”بابه‌مزاري“ تقديم مي‌كردم»، اگر در اين احساس تامل نماييم كه نه بيانِ سياسي، بلكه يك احساس صادقانه است، به روشني در مي‌يابيم كه ”عشقِ‌“ مردم نسبت به مزاري بسيار عميق‌تر از آن است كه در تخيل ما بگنجد؛ مزاري، تلاقي ”عشق و عدالت“ است. در وضعيتِ كنوني كه ديوار اخلاق كاملا ويران شده است، هنوز عشقِ مزاري مي‌تواند مبناي “آرمان عدالت‌خواهانه“ قرار گيرد كه ”آرزوهاي‌‌اخلاقي“ و ”انساني“ ما را جهت بخشد.

۱۳۹۰ اسفند ۱۸, پنجشنبه

زندگی نامه بابه مزاری

زادگاه

رهبر شهيد عبدالعلی مزاری در سال
۱۳۲۶ هجری شمسی در روستای نانوايی چهار کنت از توابع ولايت بلخ چشم به جهان گشود. پدرش حاجی خداداد زراعت پيشه و مالدار بود. خانواده حاجی خداداد اصلا از سرخجوی ورس به ترکستان مهاجرت کرده بودند ـ دورانی که عبدالعلی مزاری به دنيا آمد، خانواده ی او چون بسياری های ديگر در زمستان به قشلاق و در تابستان به ييلاق می رفتند. عبدالعلی نيز چون ديگر اطفال در دامداری و زراعت به خانواده کمک می کرد. در کنار اين دروس ابتدايی را زمستان ها در مدرسه ی نانوايی فرا گرفت. سپس به صورت تمام وقت تعليمات دينی را در مدرسه چهارکنت و مزار شريف ادامه داد.

زندگی نامه بابه مزاری

زادگاه

رهبر شهيد عبدالعلی مزاری در سال
۱۳۲۶ هجری شمسی در روستای نانوايی چهار کنت از توابع ولايت بلخ چشم به جهان گشود. پدرش حاجی خداداد زراعت پيشه و مالدار بود. خانواده حاجی خداداد اصلا از سرخجوی ورس به ترکستان مهاجرت کرده بودند ـ دورانی که عبدالعلی مزاری به دنيا آمد، خانواده ی او چون بسياری های ديگر در زمستان به قشلاق و در تابستان به ييلاق می رفتند. عبدالعلی نيز چون ديگر اطفال در دامداری و زراعت به خانواده کمک می کرد. در کنار اين دروس ابتدايی را زمستان ها در مدرسه ی نانوايی فرا گرفت. سپس به صورت تمام وقت تعليمات دينی را در مدرسه چهارکنت و مزار شريف ادامه داد.